چگونه یک بیان مساله کامل پزشکی بنویسیم
پروپوزال از قسمت های مختلف تشکیل شده است. یکی از قسمت های مهم پروپوزال بیان مساله است که اهمیت آن به دلیل این است که مشکل را مطرح می کند و باید طوری نوشته شود که خواننده را متقاعد کند که چرا موضوع انتخاب شده است. این مفهوم از اسم بیان مساله هم مشخص است. در این قسمت در واقع ما میخواهیم مساله را بیان کنیم و در واقع اهمیت مسالهای که میخواهیم درباره آن تحقیق کنیم در بیان مساله بررسی می شود. اگر به دنبال یاد گرفتن نگارش صحیح و اصولی بیان مساله هستید ادامه مطلب را بخوانید.
همچنین برای نگارش بیان مساله می توانید از مشاوران مدیتورها کمک بگیرید.
در تمامی رشته ها برای انجام یک تحقیق نیاز به نگارش پروپوزال است و اصلی ترین قسمت پروپوزال بیان مساله است. اما این موضوع در پروپوزال های پزشکی، دندانپزشکی، پرستاری و به طورکلی پروپوزال های رشته های علوم پزشکی اهمیت بیشتری دارد، زیرا یک بیان مساله خوب در یک پروپوزال پزشکی بعدها می تواند به عنوان مقدمه مقاله نیز استفاده شود. مشاوره چگونه نوشتن یک بیان مسالهی خوب و یا یک مقدمه مقاله پزشکی در مجموعه مدیتورها ارائه می شود. در بیان مساله های پروپوزال های پزشکی معمولا 5 قسمت در نظر گرفته می شود که معمولا هر قسمت در یک پاراگراف نوشته می شود. پس بیان مسئله پروپوزال پزشکی در 5 پاراگراف که هر پاراگراف در 3 تا 5 خط نوشته می شود است. برخی اعتقاد دارند که بیان مساله باید طولانی نوشته شود، در صورتیکه بیان مساله در پروپوزال های علوم پزشکی بهتر است کوتاه تر و در عوض شفاف و به عبارتی Sharp باشد.
از 5 پاراگرافی که در بیان مساله نوشته می شود سه پاراگراف مواردی است که می دانیم و یک پاراگراف مواردی است که نمی دانیم و یک پاراگراف مواردی است که می خواهیم انجام بدهیم. در سه پاراگراف اول پروپوزال های علوم پزشکی از مطالب موجود و دانسته ها صحبت می کنیم. معمولاً در پاراگراف اول به ذکر کلیات موضوع می پردازیم و درباره موضوع تعاریف کلی می دهیم. اجازه بدهید با ذکر مثال درباره ی موضوع صحبت کنیم. تصور کنید می خواهید در تحقیقی به بررسی عوامل مؤثر بر خودکشی در شهر X بپردازیم. در پاراگراف اول باید توضیحاتی درباره اینکه چرا خودکشی مهم است و اصلا خودکشی چیست و چه جنبه هایی دارد بپردازیم. پاراگراف دوم معمولاً به ذکر آمار و ارقام و وسعت مساله می پردازیم و سعی می کنیم مساله را با اعداد و ارقام از نظر مشکل بررسی کنیم. مثلا در مثالی که ذکر شد باید ابتدا آماری از خودکشی در کشور و سپس در شهر X مطرح شود و با آمار اقدام به خودکشی و فوت ناشی از آن سعی شود که به خواننده اهمیت وجود خودکشی را برسانیم. در پاراگراف سوم باید بیان شود که موضوعی که درباره آن صحبت می شود چه ابعادی دارد. مثلا در مثالی که درباره خودکشی بود باید ابعاد خودکشی، موارد همراه آن، علل و پیامدهای مشخص و ثابت شده آن که در مطالعات موجود است بیان شود. دقت کنید که این سه پاراگراف باید رفرنس زنی استاندارد داشته باشند اما دو پاراگراف بعدی نیاز به رفرنس ندارند.
برای آموزش رفرنس زنی استاندارد مطالب آموزشی مدیتورها را دنبال کنید یا با مشاوران مدیتورها در تماس باشید.
اما پاراگراف چهارم بیان ابهامات یا در واقع همان gap of knowledge است. یعنی اینکه چه چیزهایی در مورد موضوعی که می خواهیم انجام دهیم نامشخص است و ابهام وجود دارد. مثلا در مثال خودکشی می توان گفت در شهر X مطالعه تاکنون انجام نشده است که در مورد خودکشی باشد، یا مثلا مطالعه در رابطه با خودکشی انجام شده ولی فقط علل روانشناسی خودکشی را ارزیابی کرده است و علل مثلا اقتصادی بررسی نشده است و یا ابهام دیگر اینکه مثلا فقط در سنین یا جنس خاصی این مطالعه انجام شده است. در صورتی که ما می خواهیم در سنین دیگر یا جنس دیگر کار بکنیم. در نهایت پاراگراف پنجم بیان خلاصه ای از کل کاری است که می خواهیم انجام بدهیم. در واقع در پاراگراف پنجم باید بگوییم با توجه به اهمیت موضوع (که در سه پاراگراف اول گفته شده بود) و با توجه به ابهاماتی که وجود دارد (که در پاراگراف چهارم گفته شده است) می خواهیم فلان کار را انجام بدهیم. بهطورکلی این قالب و قاعده کلی برای اکثر موضوعات پروپوزال های رشته های پزشکی، دندانپزشکی، پرستاری و سایر رشته های علوم پزشکی و روانشناسی صادق است مگر در موارد خاص مثل برخی از مطالعات In-vitro دندانپزشکی، میکروب شناسی و یا رشته های مشابه که قوانین مخصوص به خود را دارند.