چگونه برای مقاله خود اینتروداکشن بنویسیم؟
همه ما دانشجویان در اولین مرحله از کار پژوهشی برای نوشتن فرم تصویب عنوان یا پروپوزال به یک سوال یا شاید معضل اساسی برخورد می کنیم؛ چگونه می توانم بیان مسئله پروپوزال خود را بنویسم؟
در این مقاله سعی داریم تا به سوالات شما در مورد نوشتن مقدمه (Introduction) پاسخ دهیم. بعد از خواندن این مقاله شما خواهید آموخت که: (1) یک اینتروداکشن خوب در پروپوزال، پایان نامه یا مقاله شما چه ویژگی هایی دارد؟ (2) چه باید ها و نبایدهایی برای نوشتن اینتروداکشن وجود دارد؟
در پایان یک نمونه از مقاله ای که در BMJ منتشر شده است آورده شده که به شما کمک می کند تا آنچه آموخته اید را کاربردی تر بررسی کنید.
اصول طلایی در مقدمه نویسی
در اولین برخورد با نگارش بیان مسئله، اینتروداکشن یا مقدمه (که همه یک مفهوم مشخص دارند) باید یادتان باشد که بایستی کوتاه و جالب باشند و به خواننده بگویند چرا مطالعه ی خود را انجام داده اید. بهترین بیان مسئله ها در یک صفحه جا می شوند. در اصل، این بخش بایستی مختصر باشد نه مشروح و ساختار آن نیز بایستی همانند یک قیف از یک دیدگاه گسترده به یک هدف مشخص باریک شود.
بطورکلی مقدمه از سه پاراگراف مشخص تشکیل شده است:
پاراگراف نخست بایستی خلاصه ی بسیار کوتاهی از دانش جاری موجود در حوزه ی پژوهشی شما باشد. این پاراگراف بایستی مستقیماً به پاراگراف دوم وصل شود تا شما در پاراگراف دوم موارد زیر را خلاصه کنید: دیگران در این زمینه چه کاری انجام داده اند، این کار تاکنون با چه محدودیت هایی مواجه شده است و چه پرسش هایی هنوز باقی مانده اند که بایستی پاسخ داده شوند. این پاراگراف نیز به پاراگراف پایانی منتهی میشود که بایستی به وضوح کاری که کرده اید و دلیل آن را بیان کند. این دنباله کاملاً منطقی است و به صورت طبیعی قالب خوبی را فراهم میکند که از طریق آن میتوانید کار خود را معرفی کنید.
باید ها و نباید ها در نگارش مقدمه
نگارش اینتروداکشن میتواند یکی از دشوارترین بخش های مقاله باشد اما اتخاذ این رویکرد به شما کمک می کند روی این موضوع تمرکز کنید که چگونه می توانید این کار را شروع کنید و مشخصاً چه مواردی را بایستی بیان کنید. اغلب خوانندگان مقدمه های کوتاه و بدون تفصیل را می پسندند. عنوان به خصوص برای جمله ی نخست مقدمه، کمک بسیار بزرگی است. ریچارد اسمیت، ویراستار BMJ، بر اهیمت این موضوع تأکید می کند که شما بایستی به سختی تلاش کنید تا خوانندگان خود را در همان خط نخست جذب کنید. مقدمه جایی است که خوانندگان تمایل دارند اطلاعاتی را پیدا کنند که دقیقاً برای آنها مشخص می کند دلیل انجام مطالعه ی شما چیست.
- نیازی نیست که تمام منابع در دسترس را مرور کنید (هر چند که بایستی تمام منابع مربوط به مقاله ی خود را پیدا کرده و مطالعه کنید).
در ارزیابی منابع، موضوعی که اهمیت دارد این است که مطالعاتی را که به لحاظ علمی ضعیف هستند نادیده بگیرید و مدارک مورد نیاز خود را تنها از دقیق ترین، مرتبط ترین و معتبرترین مطالعات گردآوری کنید. در حالت ایده آل، می بایست پیش از اینکه کار خود را شروع کنید منابع را به صورت کامل جستجو کرده باشید.
- از درج مطالب متعدد خودداری کنید.
هرگز نبایستی وسوسه شوید که دانش «کتاب اصلی» را در اینتروداکشن بیاورید زیرا خوانندگان نمی خواهند اطلاعات پایه ای که از قبل می دانند به آنها گفته شود. توجه داشته باشید که مقدمه مقاله شما را دانشجویان، دانشمندان و اساتید مرتبط با عنوان شما می خوانند و همه با اطلاعات پایه آشنا هستند. برای مثال، جمله ی «آسم رایجترین بیماری مزمن اطفال است» احتمالاً یکی از عبارت هایی است که در دهه ی گذشته بسیار استفاده شده است. تمام دانشمندانی که روی پژوهش های مرتبط با آسم کار میکنند و اغلب مردم جامعه از قبل این نکته را می دانند و نمی خواهند این موضوع یک بار دیگر به آنها گفته شود. به طور مشابه، عبارتی که مسئله را تعریف می کند (مانند «آسم شرایطی است که در آن مجاری تنفسی در واکنش به محرک محیطی تنگ می شوند») نیز مناسب نیست (مگر اینکه مقاله ی شما درباره ی ساز و کارهای تنگی مجرای هوا باشد).
- مقدمه ی خود را با نقل قول از منابع شروع نکنید ولی یافته ها را بیان کنید.
برای مثال، تصور کنید که یک اینتروداکشن اینگونه شروع شود:
«مطالعات پیشین نرخ آسیب دیدگی در تمرین های پایه ای ارتش استرالیا و RAAF را بررسی کرده اند. مطالعه ی جانسون و همکارانش به بررسی سوابق پزشکی آن دسته از افراد استخدامی نیروی دریایی پرداخته است که نتوانسته اند این دوره ی آموزشی پایه ای را به پایان برسانند».
این جمله نشان می دهد که پیشتر بر روی حوزه ی پژوهشی شما کار شده است. با این حال، کمبود اطلاعات درباره ی اینکه دقیقاً چه یافته هایی به دست آمده است به خوانندگان کمک نمی کند که جایگاه دقیق کار شما در کارهایی را که پیشتر انجام شده است تشخیص دهند. همیشه بهتر است که به یافته های مطالعات پیشین اشاره کنیم نه اینکه به ذکر نام نویسنده ی نخست و جزئیات اهداف یا روش های آنها بپردازیم. برای مثال، بجای جمله بالا بهتر بود جمله زیر نوشته میشد:
«نرخ آسیب دیدگی در تمرین های آموزش های پایه ای ارتش استرالیا و RAAF در سال 1997 به ازای یک سال برابر 12 درصد بوده اما در میان آن هایی که نتوانسته اند این دوره ی مقدماتی را به پایان برسانند بسیار بیشتر و حدود 47 درصد بوده است».
جمله ی دوم شیوع آسیب دیدگی در یک نقطه ی زمانی مشخص را نشان میدهد و به خود مطلب علمی و نه دانشمند مربوطه اشاره میکند.
- نتایج مطالعه خود را در مقدمه نیاورید.
برای مثال، از نوشتن جملاتی مانند جملات زیر خودداری کنید:
«این مطالعه برای تعریف ویژگی های کودکانی که اضافه وزن پیدا می کنند انجام شده است. این نتایج نشان می دهند که کمبود تحرک یکی از عوامل کلیدی است و مدارکی ارائه میشوند که نشان می دهند در 12 سال اخیر تعداد پسران و دختران دارای اضافه وزن رشد قابل توجهی داشته است». قرار دادن نتایج کلیدی در پایان بخش مقدمه در برخی رشته ها مانند پژوهش های بنیادین رایج است اما در پژوهش های بالینی نبایستی از آن استفاده شود. چنین کاری در عمل باعث میشود جریان مقاله به نوعی متوقف شود، مقاله سازماندهی نشده به نظر برسد و خواننده هایی که هنوز اطلاعات کافی برای قضاوت درباره ی اعتبار و کاربردپذیری نتایج دریافت نکرده است سردرگم شوند.
ضروری ترین بخش در مقدمه نویسی
قبل از هر چیز بایستی یک هدف یا پرسش پژوهشی داشته باشید که هم جدید باشد و هم ارزش بررسی و پاسخگویی را داشته باشد. ضروری ترین بخش مقدمه پاراگراف پایانی آن است که جزئیات مربوط به فرضیه یا هدف شما را بیان میکند. این پاراگراف همان جایی است که محتوای مابقی مقاله ی خود را در آن ارائه خواهید داد. این پاراگراف انتظاراتی را که از مابقی مقاله می توان داشت بیان میکند و باید جزء نخستین بخش هایی باشد که با همکاری همکاران نویسنده ی خود به نوشتن آن می پردازید. این پارگراف همچنین جای مناسبی است که در آن می توانید به صورت مختصر درباره ی نوع طرح مطالعاتی مورد استفاده ی خود برای تست فرضیه ی مقاله تان به خوانندگان آن اطلاعات بدهید.
نمونه رایگان اینتروداکشن
باتوجه به آنچه گفته شد در این قسمت نمونه ای از مقدمه ی مقاله ی منتشر شده در یک مجله معتبر را آورده ایم. توجه کنید که مقدمه کوتاه است، مطالب مرتبطی را بیان میکند و پیام روشنی را درباره ی چیزهایی که می دانیم (پاراگراف 1)، چیزهایی که نمی دانیم (پاراگراف 2) و در نتیجه روش های مطالعه ای که استفاده شده اند (پاراگراف 3) ارائه می کند.
عنوان مقاله: غربالگری سرطان کولورکتال با آزمایش ایمونوشیمیایی مدفوع ، سیگموئیدوسکوپی یا کولونوسکوپی: یک مطالعه micro-simulation modelling
پاراگراف 1: سرطان کولورکتال (Colorectal cancer) یک مسئله بهداشت عمومی است و تخمین زده می شود در سال 2018 حدود 1.4 میلیون مورد جدید و 700 هزار مرگ در سراسر جهان ایجاد شود. غربالگری برای کاهش بروز سرطان روده بزرگ و مرگ و میر انجام شده است و اثربخشی آن در آزمایشات کنترل شده تصادفی آزمایش های خون مخفی مدفوع گایاک (gFOBT) و سیگموئیدوسکوپی نشان داده شده است. کولونوسکوپی از آنجایی که به کل روده بزرگ می رسد حداقل به اندازه سیگموئیدوسکوپی مؤثر است ، این در حالی که سیگموئیدوسکوپی فقط به قسمت دیستال روده بزرگ می رسد. بنظر می رسد که آزمایش ایمونوشیمیایی مدفوع (FIT) نیز به اندازه gFOBT مؤثر است ، زیرا هر دو آزمایش خون را در مدفوع تشخیص می دهند و FIT حساسیت و ویژگی بالاتری را نشان می دهد. با این حال ، به دلیل عدم وجود شواهد منتشر شده از آزمایشات تصادفی برای کولونوسکوپی و غربالگری FIT ، مشخص نیست که آیا آنها از gFOBT و سیگموئیدوسکوپی مؤثرتر هستند یا خیر.
پاراگراف 2: علیرغم فواید آن ، غربالگری سرطان روده بزرگ می تواند ناگوار باشد و کولونوسکوپی با عوارض نادر اما جدی همراه است. علاوه بر این ، عملکرد غربالگری به خطر ابتلا به سرطان در افراد بستگی دارد. تعداد کمی از مطالعات و دستورالعمل ها به چگونگی تأثیر خطر پایه ای بر تعادل بین مزایا ، بار و مضرات غربالگری در گذشته پراخته اند.
پاراگراف 3: برای روشن شدن این مسائل ، ما مدلسازی micro-simulation را به عنوان بخشی از پروژه توصیه های سریع BMJ ، یک تلاش مشترک از برنامه تحقیق و نوآوری (MAGIC (www.magicproject.org و BMJ انجام دادیم. هدف از توصیه های سریع پاسخگویی به شواهد جدید ، به طور بالقوه در حال تغییر ، شواهد و ارائه دستورالعمل های قابل اعتماد به موقع است. پروژه توصیه های BMJ Rapid برای غربالگری سرطان روده بزرگ توسط به روزرسانی های اخیر از سه کارآزمایی تصادفی بزرگ بر روی غربالگری سیگموئیدوسکوپی با داده های پیگیری 15 سال یا بیشتر انجام شد. با توجه به این شواهد جدید ، ما به مزایا و مضرات بالقوه غربالگری سرطان روده بزرگ با FIT سالانه یا دوسالانه یا سیگموئیدوسکوپی یا کولونوسکوپی واحد در بازه زمانی 15 ساله پرداختیم.
برای آموزش بهتر مقاله نویسی توصیه می شود شیوه نگارش مقاله ISI را از وبلاگ مدیتورها بخوانید.
سلام خیلی ممنون بابت این مقاله ی عالیتون و خسته نباشید
خواهش می کنم آقای باقری. موفق باشید